دیکشنری
داستان آبیدیک
thrash or thresh
θɹæʃ ɔɹ θɹɛʃ
فارسی
1
عمومی
::
كتك زدن، كوبیدن، از پوست دراوردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THOUGHTLESS
THOUGHTLESSLY
THOUGHTLESSNESS
THOUGHTS TO LIVE BY
THOUGHTWAY
THOUSAND
THOUSAND AND ONE
THOUSAND KERNELS WEIGHT
THOUSANDTH
THRALDOM
THRALL
THRALLDOM
THRASH
THRASH ABOUT
THRASH AROUND
THRASH OR THRESH
THRASH OUT
THRASH OUT OF
THRASHER
THRASHING
THRASONICAL
THRAW
THRAWART
THREAD
THREAD THE NEEDLE
THREAD THROUGH
THREAD WAY THROUGH
THREADBARE
THREADCOUNT
THREADED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید